Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - وب سايت گيم نيوز: بالاخره به ايستگاه پاياني فصل هفتم از سريال بازي تاج و تخت رسيديم. اين هفته خوشبختانه نه هکرها و نه شعبه‌هاي رسمي HBO در کشورهاي مختلف، نتوانستند خواسته و البته ناخواسته آخرين قسمت اين فصل که نام آن «اژدها و گرگ» بود را در اينترنت پخش کنند! همانند ديگر قسمت‌هاي اين فصل، در اژدها و گرگ نيز چندين و چند اتفاق بسيار بسيار مهم و تاثيرگذار رخ داد که باز هم متاسفانه به دلايل مختلف آن طور که بايد و شايد نتوانست در حد و اندازه‌هاي اين سريال محبوب ظاهر شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


اين قسمت در برخي سکانس‌ها مرزهاي فاجعه‌آميز بودن سريال را جابجا مي‌کند. اصلا معلوم نيست چرا وضع فصل هفتم اينقدر آشفته و بد است. اوايل فکر مي‌کرديم صرفا عجله‌ي سازندگان و شکستن منطق‌هاي زماني و گاهي داستاني باعث آن است اما ديگر انتظار نداشتيم از نظر ديالوگ‌نويسي و پرداخت سکانس‌ها نيز بازي تاج و تخت تا اين حد تنزل پيدا کند! چه بلايي بر سر سازندگان و نويسنده‌ها آمده است؟!

همانطور که در قسمت قبل مشخص شد، قرار شد همه‌ي قدرت‌هاي فعلي وستروس براي مذاکره دورهم جمع شود. اين ملاقات که در فضايي به شدت بي‌اعتماد تشکيل شد بيشتر محلي بود براي تکه‌پراکني و ديدار تازه کردن شخصيت‌هاي فرعي با يکديگر. بخش‌هاي جنوبي به شدت ملال‌آور و مسخره پيش رفتند. سرسي به شکل احمقانه‌اي مذاکره را خراب کرد و پس از ملاقات با تيريون هم به شکل احمقانه‌اي دوباره به ميز مذاکره برگشت. نه دليلش براي ترک مذاکرات توجيه دارد و نه برگشتنش دليل قانع‌کننده‌اي. ما اصلا متوجه نمي‌شويم تيريون چه به خواهرش مي‌گويد تا او را متقاعد کند.

اگر سرسي از ابتدا قصد داشت آن‌ها را فريب دهد که اتفاقا همين قصد را هم داشت، پس ترک مذاکرات و بازگشتش براي چه بود؟ براي منت گذاشتن؟ براي اينکه صرفا ديداري مثلا احساسي (بخوانيد خالي از هر منطق و احساس!) با برادر کوچکترش داشته باشد؟‌ در اين ميان، جان (بگوييم ايگان؟!) هم دوباره رگ صداقت و شرافت استارکيش گل کرده و همه چيز را فداي شرافتش مي‌کند آن هم در چنين شرايطي. نمي‌خواهم بگويم بايد به سرسي دروغ مي‌گفت اما با درنظر گرفتن خطر نايت کينگ و ارتشش، مسلما گذشتن از دني و بي‌طرفي (حداقل به ظاهر) ارزشش را داشت. به هر حال همه‌ي صحنه‌هايي که در کينگزلندينگ اتفاق افتادند به نظر براي پر کردن زمان سريال چيده شده‌اند و حتي با توجه به اينکه اتفاقاتي بسيار مهم و تاثيرگذار هستند اما با ناشي‌گري فيلم‌نامه نويسان و سازندگان، به سطحي بسيار پايين سقوط مي‌کنند که حوصله‌ي هر کسي را سر مي‌برند. اتفاقات عجيب مثل خفقان گرفتن واريس هم جالب توجه بود.

تنها صحنه‌اي که کمي هيجان داشت و موجب بالا رفتن ضربان قلب بيننده شد، جايي بود که سر جيمي از ملکه درخواست مي‌کند از کوه بخواهد او را بکشد. حالا سر جيمي هم راه شمال را در پيش گرفته و سرسي واقعا ديگر هيچ کس را ندارد. او روز به روز بيشتر در ديوانگي خود غرق مي‌شود و در اين راه همه چيز و همه کس را نابود مي‌کند. او حالا قرار است ارتش «گروهان طلايي» راداشته باشد، ناوگان گريجوي‌ها را دارد و دشمنانش قرار است همه‌چيزشان را در جنگ بزرگ با ارتش مردگان به خطر بيندازد. با اين همه او حالا تنها حامي واقعي خود يعني جيمي را کنارش ندارد و اين در نهايت به ضررش تمام خواهد شد.

به شدت منتظر ملحق شدن شاه‌کش به دني و بقيه هستم. ديدار دوباره‌ي او با برن مي‌تواند خيلي هيجان‌انگيز و جالب باشد. نکته‌ي ديگر هم اين است که همه چيز دارد براي تحقق پيش‌گويي پرنس وعده‌داده شده درباره‌ي سرجيمي مهيا مي‌شود. فعلا جيمي تنها کسي است که پتانسيل اين را دارد تا شمشيري در قلب معشوقش فرو کند و آن شمشير را غرق در شعله‌هاي آتش بيرون آورد. اما او تارگرين نيست و خب تارگرين بودن از شرايط پرنس موعود است. البته با شرايطي که سريال پيش رفته و تغييراتي که در آن نسبت به کتاب‌ها رخ داده، بعيد نيست اين شرط از ويژگي‌هاي اين پيشگويي حذف شود.
به شمال سفر کنيم جايي که پيش‌بيني‌هايمان در هفته‌هاي گذشته به حقيقت پيوست و جناب پيتر بيليش ملقب به ليتل‌فينگر به سرانجام خود رسيد. همانطور که انتظار داشتيم و قبلا هم گفته بودم، اتحاد استارک‌ها بالاخره بيليش را به زانو درآورد. مسلم بود که با توجه به اين‌که تنها شش قسمت از سريال باقي مانده و با ورود نايت کينگ به عنوان ويلين اصلي سريال، جايي براي شخصيتي مثل ليتل‌فينگر نخواهد بود و او از فصل هفتم جان سالم به در نخواهد برد. با اين همه تا وقتي که سانسا او را خطاب قرار نداده بود، هنوز هم در دلمان کمي شک و حتي ترس داشتيم که مبادا اين وسط آريا قرباني شود.

هرچند با حضور برن که عملا به خدا تبديل شده، جاي نگراني نبود. اما نکته اينجاست که هرچند همگي از مرگ بيليش خوشحال و راضي هستيم ولي اين دليل نمي‌شود که اين شخصيت مرموز و پيچيده لايق چنين مرگ ساده و بي‌روحي باشد. انتظار چند نطق قدرتمند و دفاع بسيار خوب از ليتل فينگر داشتيم که متاسفانه به حقيقت بدل نشد. در واقع نوع روبرو شدن او با مرگش اصلا در حد شخصيتش و برازنده‌ي مردي چون او نبود. بيليش که در زيرکي بديل نداشت و حتي گاها در قباي يک حکيم دانا فرو مي‌رفت، آدمي نبود که براي جانش آنطور مسخره و عاجزانه التماس کند. در واقع ليتل فينگر چنان مستاصل و بي‌چاره نشان داده شد که مخاطب بيشتر دلش به حال او مي‌سوزد به جاي اينکه احساس نفرت کند. در واقع پرداخت بسيار بد اين سکانس باعث شد يکي از مورد انتظارترين و هيجان‌انگيزترين اتفاقات کل سريال با يخي و سادگي بي‌اندازه‌اي، لوث شود. ناسلامتي اين آدم باعث و باني همه‌ي مشکلات وستروس بود!

اين بين چند اتفاق ديگر هم افتاد که يکي قابل پيش‌بيني و شايد براي عده‌اي مورد انتظار و ديگري تا حد زيادي احمقانه و مسخره بود. آنقدر مسخره که احساس مي‌کنم به عنوان يک مخاطب به شعورم توهين شده است. اتفاق قابل پيش‌بيني، به اوج رسيدن عشق بين دني و جان (هنوز نگوييم ايگان؟) بود که اتفاقا خيلي‌ها مدت‌ها بود در انتظار آن به سر مي‌بردند و ما از اولين قسمت‌هاي اين فصل آن را پيش‌بيني کرده بوديم. ضمن اينکه قبلا هم گمانه‌زني‌هايي براي رابطه‌ي عاطفي بين اين دو همه بين طرفداران سريال و کتاب بود. با اين وجود اتفاقات اين فصل با چنان شتاب عظيمي به پيش رفت که اصلا نفهميديم کي اين دو عاشق و دلباخته شدند و تا به خود آمديم دني را در آغوش جان يافتيم! به همين خاطر است که هرچقدر هم که سهل بگيريد، رابطه‌ي اين دو خام است و هيچ سر و شکلي جالب توجه ندارد.

اتفاق دوم که کاملا توهين آميز بود، مکالمه‌ي سم و برن بود. اين بخش به قدري افتضاح و ضعيف است که ارزش حرف زدن نداشته باشد اما دلم نمي‌آيد به تنهايي حرص آن را بخورم. برن به شکل حماقت‌واري با آن لحن مسخره داستان پدر و مادر جان را به سم مي‌گويد و سم با مسخرگي تمام و حتي بدون کمترين مکثي، موضوع طلاق ريگار را به برن مي‌گويد! انگار منتظر بوده که فقط همين را به زبان بياورد. تازه با توجه به رفتاري که سم قبلا در مواجهه با اين موضوع داشت، منطقا نبايد آن را به خاطر مي‌سپرد يا نهايتا با کمي مکث و تامل آن را يادآوري مي‌کرد. برن هم به همان اندازه حماقت‌وار عمل مي‌کند.
چرا برن که همه چيز را مي‌داند، از طلاق ريگار باخبر نيست؟ چطور به يک‌باره مي‌تواند آن را ببيند؟ چرا آنقدر ناگهاني و بي‌روح؟ شايد توجيه اين باشد که برن از گذشته فقط چيزهايي را مي‌بيند که مي‌خواهد و لابد تا به حال نخواسته و نمي‌دانسته که بايد چنين حقيقتي وجود مي‌داشته است. با اين وجود من اصلا در اين باره قانع نمي‌شوم و به اندازه‌ي کافي فحش‌هايم را نثار فيلم‌نامه نويسان و سازندگان کرده ام. تازه بگذريم از آن انتخاب بازيگر مسخره براي نقش هرچند کوتاه ريگار تارگرين، شواليه اژدها؛ واقعا که غيرقابل بخشايش است. اتفاق سوم هم شروع سفر تيون براي نجات خواهرش که شايد در نهايت به نابودي ناوگان يورون ختم شود.

در پايان هم اتفاق موعد رخ داد و نايت‌کينگ و ارتشش همانطور که پيش‌بيني کرده بوديم و انتظار داشتيم، از ديوار عبور کردند. اما حتي اين صحنه‌ي هيجان‌انگيز و ميخکوب کننده نيز به خاطر سوالي که در ذهن مخاطب شکل مي‌گيرد، از هيجان و قدرت مي‌افتد. نايت کينگ با استفاده از ويسيريون، اژدهاي دنريس که حالا ازآن او شده، ديوار را فرو ريخت. سوال اينجاست که اگر جان دني را قانع نمي‌کرد و دني با اژدها به کمکش نمي‌آمد و ويسيريون کشته نمي‌شد و يا نيزه‌ي اول نايت کينگ مثل نيزه‌ي دومش خطا مي‌رفت و خلاصه با هر احتمالي اگر نايت کينگ صاحب يک اژدها نمي‌شد، چطور قرار بود از ديوار عبور کند؟!
آيا منتظر آمدن مادر اژدها و فرزندانش بود؟ يعني اين موجود چنين توانايي آينده‌بيني دارد؟ پس چطور به جنوب مي‌رود؟ آيا شکستش را نديده يا شايد پيروزي خود را در آينده ديده است؟ در هر صورت اين هم از آن دست سوالاتي است که سريال از وقتي خطش از کتاب جدا شده به آن دچار شده است.فکر مي‌کنيد چرا مارتين براي نوشتن کتاب ششم نغمه‌ي يخ و آتش چند سال است طرفداران را منتظر گذاشته؟ براي اينکه چنين سوالات متناقضي در آن نباشد و اتقافات با شکستن منطق هاي روايي و زماني، داستان را به نابودي نکشاند.
هفتمين فصل از بازي تا و تخت نيز با تمام ايرادات آن به پايان رسيد، زمستان سرتاسر وستروس را فراگرفت و ما بايد براي آخرين ماجراجويي‌مان در وستروس، حداقل يک سال صبر کنيم. اين فصل از نظر من ضعيف‌ترين فصل سريال بود با اينکه مهم‌ترين اتفاقات داستان در آن رخ داد. پتانسيل رخدادهاي فصل هفتم مي‌توانست مواد خام حداقل دو فصل باشد که خب متاسفانه در هفت قسمت سر هم بندي شد. با اين وجود هنوز هم مشتاقيم در اين دنياي شگفت‌انگيز ماجراجويي کنيم و در نهايت ببينيم عاقبت اين بازي به کجا خواهد رسيد. فقط شش پرده از اين نمايش خارق‌العاده که سال‌هاست ما را با خود همراه کرده، باقي مانده است. تحت هر شرايطي منتظر اين شش پرده‌ي نهايي خواهيم بود.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۵۶۵۹۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عمو پورنگ با «لالایی» به شبکه نمایش خانگی می‌آید

به گزارش صدای ایران از ایرنا، سریال «لالایی» به کارگردانی احمدعلی درویش‌پور و با بازی داریوش فرضیایی (عمو پورنگ)، این روز‌ها آخرین مراحل تصویربرداری را در تهران می‌گذراند. این سریال که قرار است امسال در یکی از پلتفرم‌های نمایش‌خانگی پخش شود تا آخر اردیبهشت ماه تولید خود را به پایان می‌رساند.

سریال «لالایی» با نقش‌آفرینی فرضیایی، متفاوت از آثاری است که تاکنون از او به عنوان شخصیت عمو پورنگ دیده شده است.

این روز‌ها سریال‌هایی در راه تلویزیون هستند و در عین حال برخی از هنرمندان پیشکسوت تلویزیون هم با اثری جدید، در نمایش‌خانگی حضور دارند، اما سریالی دیگر که تلویزیونی‌های قدیم به سمتِ آن رفته‌اند یک سریال فانتزی در حوزه کودک و نوجوان است که برای نخستین بار فرضیایی یا همان عمو پورنگ در برنامه تحویل سال یک خبر کوتاهی از آن داد.

سریال «لالایی» قرار است با بازی او بعد از مدت‌ها غیبت و البته فضایی متفاوت از یکی از پلتفرم‌های نمایش‌خانگی پخش شود.

دیگر خبرها

  • (ویدئو) سکانسی از قسمت جدید افعی تهران در فضای مجازی وایرال شد
  • آخرین خبر از پاسکاری برنامه هفتم توسعه میان مجلس و شورای نگهبان /تکلیف بودجه ۱۴۰۳ در این مجلس روشن می شود؟
  • سریال برد‌های الهلال در لیگ عربستان
  • برنامه هفتم پیش از پایان مجلس یازدهم به دولت ابلاغ می‌شود
  • ایرادات شورای نگهبان به جداول بودجه چه زمانی بررسی می‌شود؟
  • بسکتبال NBA | ما بازی هفتم می‌خواهیم!
  • عمو پورنگ با «لالایی» به شبکه نمایش خانگی می‌آید
  • سریال بردهای الهلال در لیگ عربستان
  • دلیلی اصلی عدم حضور بهرام افشاری در پایتخت ۷ فاش شد
  • بهرام افشاری به این دلیل مهم در پایتخت ۷ حضور ندارد